****
اد کرین، آرایشگر سیگاری و ساکت، تصمیم میگیرد تا از رییس ثروتمند زنش اخاذی کند تا با پولش در یک طرح احداث خشکشویی سرمایهگذاری کند اما نقشهاش به طرز فجیعی خرابی به بار میآورد...
****
اد کرین، آرایشگر سیگاری و ساکت، تصمیم میگیرد تا از رییس ثروتمند زنش اخاذی کند تا با پولش در یک طرح احداث خشکشویی سرمایهگذاری کند اما نقشهاش به طرز فجیعی خرابی به بار میآورد...
****
Road to Perdition روایتیست از مایک سالیوان پسر، از چند هفتهای که باعث شد برادر کوچکتر و مادرش را از دست بدهد و به همراه پدرش سفری جادهای پر از قتل و خونریزی وانتقام آغاز کند. مایک سالیوان (تام هنکس) دست راست خلافکاری کله گنده به نام جان رونی(پل نیومن) است. یک شب که با کانر(دنیل کریگ) پسر جان برای حل اختلاف با شخصی به دیدارش میروند مایک پسر برای اینکه سر از کار پدرش دربیاورد در ماشین او مخفی میشوند، او شاهد قتل شخص و نوچههایش توسط کانر و پدرش میشود و کانر هم او را میبیند، کانر که به بسته بودن دهان مایک اطمینان ندارد به قصد کشتن او وارد خانه سالیوانها میشود اما فقط مادر و برادر کوچکتر در خانهاند و کشته میشوند، از اینجا به بعد سفر مایک پدر و پسر شروع میشود...
وقتی برنت مگنا(اتان هاوک) رانندهی مسابقه سابق به خانهاش در صوفیه پایتخت بلغارستان باز میگردد در مییابد همسرش توسط یک تبهکار مرموز گروگان گرفته شده. تبهکار مگنا را مجبور میکند تا ماشین یک دختر جوان را از پارکینگی بدزد و برای آزاد کردن زنش سلسله کارهایی را برای تبهکار انجام دهد.
*****
روی (نیکلاس کیج) کلاهبرداریست که از مشکلات روانی شدیدی رنج میبرد، وقتی روی و رفیقش در حال گذاشتن کلاهی بزرگ بر سر مردی پولدارند ناگهان گذشته روی با زندگی حالش قاطی میشود و مجبور میشود برای دخترش که تا به حال او را ندیده پدری کند و ... .
**
یک مامور فدرال به نام اشبورن (با باری ساندرا بولاک) برای اثبات شاایسته بودنش برای ترفیع شغلی به بوستون فرستاده میشود تا پروندهای مشکل را حل کند. اشبورن در آنجا با مولینز (با بازی ملیسا مککارتی) روبرو میشود که پلیسی چاق و بداخلاق است، سلسله اتفاقاتی باعث میشوند که این دو با هم همکاری کنند تا یک باند مواد را از بین ببرند.
****
چارلی که یک مدرس بیکار و تحصیلکرده است برای این که زندگی همسر پلیس و فرزندش را تامین کند شغلی در یک مرکز تماس تلفنی پیدا میکند اما در همان روز اول اخراج میشود، گاس که در همان مرکز کار میکند بعد از تماس با چارلی او را متقاعد میکند تا با هم به سراغ کشیش ثروتمندی که به سایتهای غیراخلاقی ممنوع سر میزند بروند و از او اخاذی کنند، دوست دختر سابق گاس نقشه را میشوند و خود را به زور وارد ماجرا میکند اما همه چیز آنطور که باید پیش نمیرود و...
سالهاست وقتی فیلمهای اکشن جدید را تماشا می کنید دیگر آن لذت گذشته را به آدم نمیدهد، دیگر قهرمانانی که تنها که به جنگ باندهای مخدر میروند، یا به دنبال عزیز به گروگان گرفته شده یا انتقام یک فرد نزدیک، فقط محدود شدهاند به جیسون استاتهام و لیام نیسون، آنها هم نهایتا اکشنهایی آبکی مانند فیلمهای مین استریم این روزها ارایه میدهند. دیگر ژان کلود ون دام با لگدهایش به هیجانمان نمیآورد، مل گیبسون برای پلیس بودن پیر و کند شده، آرنولد هم پیرتر از آن است که ترمیناتور یا کماندوی فیلم Predator باشد، سیلوتر استالونه هم شمایل جان رمبو را انداخته توی جوب، بروس ویلیس هم رسما به جنگ با جان مکلین کمر همت بسته، جکی چان هم دیگر آن آدم بامزه و فرز سالهای پیش نیست. استیون سیگال هم معلوم نیست کجاست. الان فیلمهای اکشن را موجودی لعنتی به نام تکنیک دوربین روی دست پر کرده، و کارگردانها انگار با سهپایه قهر کردهاند.خدا لعنت کند باعث و بانیش را، و لعنت به سهگانه بورن و کارگردانش که سینمای اکشن را به فنا داد. الان دور دور فست اند فریس با آن تعقیب و گریزهای بیخود و جیمز باند دانیل کریگ با آن صحنههای اکشن بیهویت است، دورهای که بعضیها به آن پست-اکشن میگویند.
از این مقدمه طولانی که بگذریم میرسیم به بحث اصلی، معرفی دو فیلم اکشن که برخلاف فیلمهای رایج این سالها ساخته شدهاند. این دو فیلم داستانی تقریبا شبیه هم دارند، قهرمانها وارد یک ساختمان پر از خلافکار میشوند، در آن گیر میافتند و بنگ، شما میهمان ساعتی آدرنالین خالص شدهاید.