*****
در یک دنیای یوتوپیایی به سبک دهههای شصت و هفتاد پیشرفت علم ژنتیک این امکان را به وجود آورده تا والدین فرزند مورد نظرشان را سفارش دهند، فرزندی باهوش، خوشتیپ، سالم و عاری از بیماریهای ژنتیکی با طول عمر طبیعی بسیار بالا. دنیایی پر از آدمهایی که از لحاظ ژنتیکی کاملاند باید عاری از نقص باشد، اما اینطور نیست، باوجود قوانینی که قرار است مانع تبعیض ژنتیکی باشند این تبعیض به شدت رواج یافته، کودکانی که به روش قدیمی به دنیا آمدهاند و از لحاظ ژنتیکی دستکاری نشدهاند in-valid نامیده میشوند و در هرمهای پایین اجتماعی و شغلی جای میگیرند، از آن طرف سازمانهایی مانند سازمان فضایی گاتاکا به جای مصاحبه شغلی فقط به یک تست DNA بسنده میکنند تا فقط Valid ها یا انسانهایی از لحاظ ژنتیکی کامل را به خدمت بگیرند.
وینسنت (با بازی عالی اتان هاوک) کودکی است که بطور طبیعی متولد شده و پر از نقصهای ژنتیکی مانند نزدیکبینی و شانس ابتلا به بیماریهای قلبیست و پزشکان با آزمایش خونی که در همان بدو تولد از او میگیرند عمر طبیعی او را حدود سی سال تعیین میکنند. پدر مادر او پس از اینکه فرزندی طبیعی را تجربه میکنند به این نتیجه میرسند که فرزند بعدیشان باید از طریق دستکاری ژنتیکی که دیگر به نورم جامعه تبدیل شده به وجود بیاید، اینگونه وینسنت صاحب برادری کامل میشود.
وینسنت رویای رفتن به فضا دارد، اما سرنوشت چیز دیگره در دی ان ایش نوشته، از این رو نمیتواند در سازمان فضایی استخدام شود و در عوض خدمتکار آنجا میشود. بعد از مدتی وینسنت با جروم مارو (با نقشآفرینی محشر جود لاو) آشنا میشود که انسانی کامل است اما در یک تصادف فلج شده، سیستم اجتماعی حاکم وینسنت و جروم را به یک چشم مینگرد، موجوداتی بیمصرف. جروم که فلج بودنش از چشم سیستم مخفی مانده هویتش را به وینسنت قرض میدهد و او را با نمونههای خون، ادرار، مو و پوست تامین میکند، وینسنت با هویت ژنتیکی جروم موفق میشود در کاتاگا استخدام شود و خود را در برنامه اکتشافی یکی از قمرهای زحل قرار دهد. بعد از مدتی یکی از مسوولین گاتاکا به قتل میرسد و نقشه جروم و وینسنت به خطر میافتد و ...
گاتاکا فیلم هیجانانگیزیست، سراسر فیلم این امکان وجود دارد که وینسنت لو برود و اتان هاوک به خوبی توانسته از پس این تعلیقها بربیاید. رابطه وینسنت با آیرین (با بازی اما تورمن و یکی از دلایل کافی برای اینکه پای این فیلم بنشینید) بار عاطفی داستان را بر دوش میکشد، اما تورمن هم مثل اکثر کارهایش عالی ظاهر شده، کلا به بازیهای این فیلم نمیتوان ایراد خیلی زیادی گرفت. فضاسازی فیلم از طرف دیگر بسیار در خدمت فیلم است، بدون اینکه خیلی توی ذوق بزند مخاطب را در فیلم غرق میکند، گاتاکا به جای اینکه از سبک استیمپانک بهره ببرد یا مانند فیلمهای جنگهای ستارهای و عنصر پنجم فضاهایی آیندهنگرانه و پر از ماشینهای پرنده و عجایب علمی بسازد قدمی به عقب بر میگردد و جهانی همانند دهههای شصت و هفتاد میلادی به وجود میآورد که رگههای از آینده در آن یافت میشود.
گاتاکا سوالهای جالبی در باب انسانیت مطرح میکند، آیا ما نیازی به جامعهای از انسانهای کامل داریم؟ آیا ما بدون نقصهای ژنتیکی انسانهای بهتری خواهیم بود؟ آیا انسانها حاضرند نسل بعدی خود را از لحاظ ژنتیکی به انسانهایی برتر تبدیل کنند؟ شخصیت وینسنت از آنطرف نماد انسانیست که به جنگ سرنوشت خودش میرود و نشان میدهد یک انسان چه بهای سنگینی ممکن است برای اینکار بپردازد.
کاگردان و نویسنده فیلم اندرو نیکول نیوزیلندیست که فیلمهای The Host ، In Time و Lord of war را علاوه بر گاتاکا نوشته و کارگردانی کرده و فیلمنامه نمایش ترومن و ترمینال را هم در کارنامه دارد.، با نگاهی به آثار این کاگردان این که گاتاکا ایدهای تا این حد هوشمندانه و خلاق دارد کمی طبیعیتر به نظر میرسد. کاتاگا در زمانی ساخته شده که حمله بیگانگان فضایی سینمای علمی تخیلی را قبضه کرده بوده و همین آن را خاصتر میسازد. الان در روزگاری هستیم که از هر ده فیلم جدید هشت تایش واقعا درپیت است، پس قدمی به گذشته برگردید و این فیلم نسبتا قدیمیتر را ببینید، پشیمان نمیشود.