*****
یک نویسنده تئاتر در حال پیشرفت در نیویورک به نام بارتون فینک به هالیوود دعوت میشود تا برای یک شرکت فیلمسازی بزرگ فیلمنامه بنویسد.
بارتون فینک ساختهی فیلمسازان محبوبم برادران کوئن، از آن فیلمهایی بود که مدتها در گوشهی هارد داشت خاک میخورد و هی دیدن آن را عقب میانداختم و بعد از دیدن آن تازه متوجه شدم که چه اشتباه بزرگی میکردهام. بارتون فینک بعد از blood simple، Raising Arizona و Miller's crossing چهارمین فیلم سینمایی برادران کوئن است و داستان آن را هنگامی نوشتهاند که در میانهی نوشتن Miller's crossing به بنبست خورده بودنند و میخواستند چند هفتهای از آن پروژه دور باشند.( در وسط نوشتن بارتون فینک هم باز به بنبست خوردند و برای دور بودن از آن ۴۰ صفحه اول لبوسفکی بزرگ را نوشتند، کلا کارهای این دو برادر عجیب و غریب است.) اگر فیلمهای برادران کوئن را از اول دیده باشید چیزی که در آن مشهود است روند تکاملی آنهاست، برادران کوئن سبکشان را در طول این سالها پختهتر کردند و فیلمهایشان همینطور بهتر و کمی سیاهتر شد و به ریتمهای آرامتری رسیدند، اما بارتون فیینک اینطور نیست و نقطه اوج آن کوبندهترین اوجیست که تا به حال در یک فیلم کوئنی دیدهام. شخصیتهای خود بارتون فینک، چارلی میدوز و چت که به ترتیب توسط جان تورتورو، جان گودمن و دیوید بوسمی با آن چشمهای خفنش بازی شده، با در نظر داشتن آنها به عنوان بازیگر نوشته شدهاند و همین از نکات قوت فیلم است.
فیلم بارتون فینک از آن فیلمهاییست که در هیچ ژانری جای نمیگیرد اما به هر حال رگههایی از طنز تلخ و سیاه کوئنها را می توان در آن دید، بازیهای فوقالعاده و دیالوگهای عالی و فضاسازی محشر هم چاشنی آن است و از آن فیلمی ساخته که اگر نبینید ضرر میکنید، به هر حال این در در چشنواره کن سال خود هر سه جایزهی اصلی را برنده شدهاست و همین نشان میدهد که با چه فیلمی طرفید.