*****
Inside Llewyn Davis داستان چند روز از زندگی لوین دیویس خواننده فولک در نیویورک اوایل دههی شصت است ...
تا به حال از آن لحظهها خاص با یک فیلم داشتهاید؟ از آن لحظههایی که جادوی سینما ناگهای میگیردتان و مبهوت یک فیلم میشوید؟ چندین سال پیش ای برادر کجایی از شبکه چهار سیما پخش شد و من یکی از اولین لحظات خاصم با یک فیلم که به روشنی در خاطرم مانده را تجربه کردم. همان پخش نصفه و نیمه از ای برادر کجایی، برادران کوئن را کارگردانان محبوبم و فیلم ای برادر کجایی را محبوبترین فیلم در تمام تاریخ سینما برای من گرداند. برادران کوئن از آن موقع برای من مترادف فیلم خوب شدند و بلااستثنا از تمام فیلمهایی که تا به حال از آنها دیدهام لذت بردهام. درون لویین دیویس، آخرین فیلم آنها نیز از برای من همان حس و حال را داشت.
Inside Llewyn Davis با وجود کمی تفاوت با آثار دیگر یک کوئنی تمامعیار است، در جهان کوئنها میگذرد و باز هم این دو برادر عینک جهانبینیشان را به ما قرض دادهاند، بیربطـترین انفاقات در فیلم اتفاق میافتند و اصولا هیچ منطق خاصی در آن نمییابید اما در عین حال نمیتوانید انگ بیمنطق بودن به جهانشان بزنید. انفعال و کارهای احمقانه شخصیت اصلی به شدت روی اعصابتان میرود اما چون از همان اول فیلم تا حدی با آن همذاتپنداری کردهاید نمیتوانید دوستش نداشته باشید، یک شئ وجود دارد که در کل فیلم دست به دست میشود(اینجا یک گربه است که به طرز فجیعی به نظر من جزئ نقاط قوت داستان شده) و یک مشخصه دیگر که کمتر در این فیلم به چشم میخورد بازیگران ثابت فیلمهای برادران کوئن است که در اینجا به جان گودمن بسنده کردهاند. در واقع تا اواسط فیلم که جان گودمن نیامده بود کم کم داشتم نگران میشدم. زمان فیلم هم مثل اکثر فیلمهای کوئنی دیگر گذشتهی نه چندان دور است.
شخصیت لویین دیویس از یک خواننده تاثیرگذار در تاریخ موسیقی فولک به نام دیو ون رانک اقتباس شده. اقتباس در دنیای برادران کوئن معنای دیگری دارد، مثلا فیلم ای برادر کجایی از اودیسه هومر اقتباس شده اما اگر این را ندانید و فیلم را ببنید به هیچ وجه متوجه نمیشوید. نقشآفرینی اسکار آیزاک( پرنس جان فیلم رابین هود ریدلی اسکات) در نقش لوین دیویس مسحورکننده است. کوئنها به دنبال کسی میگشتهاند که نه تنها بازیگر قابلی باشد بلکه بتواند موسیقی مورد نظر آنها را هم اجرا کند و آیزاک فراتر از انتظار این کار را انجام داده است. بازی آیزاک چه هنگامی که در حال اجرای موسیقیست چه در هفتهای که در میان موجی از بدبختی، آوارگی و مشکلات پشت سر هم او را دنبال میکنیم حقیقتا عالیست. شاید بتوان گفت جز آیزاک کسی نمیتوانست نقش لوین دیویس را بازی کند. کری مولیگان در نقش جین هم استثنایی بازی کرده و هم خوانده و از آن طرف جاستی تیمبرلیک هم نتوانسته در فیلم برادران کوئن بد بازی کند و نشان داد نگرانی طرفداران کوئنها به خاطر بازی او بیمورد بوده. کلا برادران کوئن استاد بازی گرفتناند و کسی در فیلمهای آنها نمیتواند بد بازی کند.(بازی خاویر باردم در جایی برای پیرمردها نیست را با بازیهای دیگر او مقایسه کنید به عنوان مثال.)
موسیقی یکی از درونمایههای اصلی فیلم و عامل پیشرانندهی داستان است. برادران کوئن قبلا در ای برادر کجایی نشان داده بودند که سلیقه خوبی در انتخاب موسیقی دارند و Inside Llewyn Davis هم آهنگهای فوقالعادهای دارند. مرا دار بزن لوین دیویس، نسخه ۵۰۰ مایلی که جاستین تیمبرلیک و کری مولیگان و استار سندز با هم اجرا میکنند و آقای کندی، لطفا با اجرای آیزاک، تیمبرلیک و آدام درایور آهنگهای بودند که در فیلم واقعا از آنها لذت بردم. تا جایی که من متوجه شدم اکثر آهنگهای فیلم را خود بازیگران اجرا کردهاند.
Inside Llewyn Davis فیلم سردیست و کمی تاریکتر از فیلمهای قبلی برادران کوئن ساخته شده. از طنز تلخ برادران کوئن هم کمتر در این فیلم اثری مییابیم. Inside Llewyn Davis از آثار شایسته توجه سال ۲۰۱۳ و فیلمیست که اگر به سینما اهمیت میدهید حتما باید آن را ببیند. سال نوتان هم مبارک.