*****
یک مربی مهدکودک در روستایی در دانمارک اشتباها و به خاطر حرف نادرست یک دختربچه متهم به سواستفاده جنسی از او و چند کودک دیگر مهدکودک میشود، همزمان او درگیر طلاق از همسرش و مبارزه برای گرفتن حضانت پسرش نیز هست و اتهام پیشآمده مشکلات فراوانی در زندگی تو به وجود میآورد.
The Hunt با نام اصلی jagten از فیلمهای واقعا خوب و تحسینشدهی ۲۰۱۲ و یکی از بهترین فیلمهاییست که در چند وقت اخیر دیدهام. فیلمهای دانمارکیها و بقیه ملت شبه جزیرهی اسکاندیناوی بهشدت سرد است، شاید این به خاطر طبیعت و اقلیمشان باشد. The Hunt هم باوجود اینکه نیمه اول آن طیف نارنجی رنگهای پاییز مزینش کرده از این سردی مستثنا نیست. ریتم فیلم آرام و حساب شدهاست و شخصیت اصلی انگار که در میانه مرداب ایستاده باشد، آرام آرام در مشکلاتش غرق میشود. از همان ابتدای فیلم دروغ بودن اتهام و بیگناه بودن شخصیت اصلی محرز است و حتی مسخره به نظر میرسد (ایرادی که خیلیها به داستان فیلم گرفتهاند). هنر فیلم از اینجا به بعد آغاز میشود، والدین نگران فقط بر اساس باور قدیمی حرف راستو باید از بچه شنید آرام آرام لوکاس بیگیناه را به تجسم شیطانی کامل تبدیل میکنند، کتکش میزنند، شیشههای خانهاش را با سنگ میشکنند، سگش را میکشند اما از آنطرف لوکاس همچنان ظاهر آرام و منفعلش را حفظ میکند و در عین حال با یک نگاه به او میتوانید به رنج و خشم درونیاش پی ببرید.مدز میکلسن بازیگر معروف دانمارکی در نقش لوکاس بازی میکند. احتمالا او را به عنوان شخصیت منفی کازینو رویال و نقش اصلی سریال هانیبال بشناسید. بازی مدز میکلسن از نقاط درخشان فیلم است. او قبلا نشان داده بود که تا چه مقدار در اجرای نقشهای منفی تواناست و در این فیلم نشان داده که به همان مقدار در نقشهای مثبت هم عالی بازی میکند. فیلم شکار را خیلیها با فیلم doubt محصول ۲۰۰۸ که آن هم فیلم فوقالعادهای بود مقایسه میکنند و این فیلم را ضعیفتر از آن میدانند، اما به نظر من دو فیلم تفاوتهایی اساسی دارند و باید به hunt هم شانس تماشا شدن داد. این فیلم را حتما ببینید.