*
به یک پلیس به نام نیک که به تازگی توسط همکار فاسدش کشته شده این شانس داده میشود تا به دپارتمانی از پلیسهای مرده که کارشان دستگیری ارواحیست که در زمین ماندهاند و از قضاوت نهایی فرار کردهاند بپیوندد. نیک با روی که یک کلانتر قرن هجدهمیست همکار میشود، و در عین دستگیری ارواح سعی میکند تا زندگی گذشتهاش را درست کند و از قاتلش انتقام بگیرد ...
R.I.P.D فیلم بدیست اما نمیتوان گفت این بد بودن از کجا میآید، اما به نظر من همه عوامل (بازیگرها، کارگردانی، جلوههای ویژه و ...) تا حدی مقصر بودهاند و حاصلش شده این فیلم. رایان رینولدز در فیلمهای خوبش هم حداقل برای من نچسب و روی اعصاب است، در این فیلم اگر دقت کنید جوری بازی کرده که انگار حوصله ندارد و فقط میخواهد فیلم زودتر تمام شود، رایان رینولدز دلیل کافی من برای ندیدن این فیلم بود اما به خاطر جف بریجز در نقش روی به تماشای آن نشستم، جف بریجز یکجورهایی ما را به یاد شخصیتش در تروگریت (شهامت واقعی) برادران کوئن میاندازد، خوب بودن او باعث میشود نتوانید او را در این فیلم قبول کنید، کلا به این مجموعه نمیچسبد. به هر حال تنها لحظاتی در فیلم که وقعا میتوان به آن خندید بعضی از دیالوگهای جف بریجز است.
جلوههای ویژه فیلم در طراحی ارواح بد عمل کرده، اما در فیلم لحظاتی وجود دارد که یکی از شخصیتها میمیرد و زمان میایستد که افکت آن عالی از آب درآمده. ریتم فیلم با وجود سریع بودنش حوصلهسربر شده که معلوم نیست چطور توانستهاند به این تناقض برسند، نیک و روی از دید آدمهای زنده به ترتیب به صورت یک پیرمرد چینی و یک زن جذاب دیده میشوند که از این موضوع به صورت خیلی دمدستی برای بالا بردن بار طنز فیلم استفاده شده که اگر نمیشد بهتر بود.
R.I.P.D فیلم بدیست و این موضوع واضح است، وقایع در آن زمانبندی بدی دارند، نصف بازیهای فیلم روی اعصاب است، به عنوان یک کمدی خندهدار نیست و بعضی منتقدان اعتقاد دارند که بطور کلی ساخت آن هدر دادن سرمایه بوده و تماشای آن هدر دادن وقت است، به هر حال اگر جف بریجز ذوست دارید به تماشای بنشیند، من دلیل دیگر برای تماشایش پیدا نکردم.