*****

 

حرفهای یک دی‌جی رادیو به نام جک در برنامه‌ی شبانه‌اش باعث می‌شود جوانی افسرده دست به قتل‌عام در یک بار بزند، این اتفاق زندگی شخصی و هنری جک را به هم می‌ریزد و او را از یک آدم مشهور به مردی افسرده که صبح تا شب در ویدیوکلوپ همسرش بیکار می‌گردد تبدیل می‌کند. یک شب جک در حین خیابانگردی به بیخانمانی دیوانه که قبلا استاد کالج بود بر می‌خورد و در می‌یابد که دلیل دیوانه شدن کشته شدن همسرش بدست همان جوان افسرده است و ...

هنگامی که استنلی کوبریک مشغول انتخاب بازیگر برای نقش اصلی شاینینگ بود رابین ویلیامز را به دلیل این که به نظرش زیادی روان‌پریش به نظر می‌رسید از لیست خط زد و فکر می‌کنم با دیدن این فیلم دلیل آن را به خوبی متوجه شوید. رابین ویلیامز طوری نقش یک آدم روان‌پریش و متوهم را بازی می‌کند که انگار واقعا روان‌پریش و متوهم است، در کل یکی از چیزهایی که بعد از این فیلم مطمئنا در یادتان خواهد ماند بازی محشر اوست. جف بریجز دوستان هم حقیقتا نباید این فیلم را از دست بدهند، و جایی در میانه ی فیلم تام ویتس هم حضوری کوتاه و غافلگیرکننده دارد تا این معجون دیوانه‌وار را تکمیل کند.

The Fisher King از آن دست فیلمهاییست که تا مدتها ذهن آدم را درگیر می‌کند، فیلم بر روی مرز رئالیسم و سوررئالیسم قدم می‌زند و طنزی به شدت تلخ و گزنده دارد. تری گیلیام کارگردان فیلم معجونی از تراژدی، کمدی و حماسه خلق کرده که حقیقتا تا اعماق بیینده نفوذ می‌کند، گاهی اوقت تلخی پیامی که دارد می‌دهد به شدت می‌گیردتان اما دقیقه ی بهد مجبور می‌شوید بخندید، از تری گیلیام که شاهکاری مانند مونتی پایتون و جام مقدس را در کارنامه دارد حقیقتا کمتر از این انتظار نمی‌رفت. Fisher King فیلمی‌ست که اگر تا به حال آن را ندیده اید به قول معروف نصف عمرتان برفناست، توصیه‌ی من تماشای آن در اولین فرصت ممکن است.

 

 

The Fisher King (1991) on IMDb