*****

گری کینگ که دوست دارد همگان او را کینگ صدا بزنند، ۴ دوست دوران کودکی‌اش را برخلاف میلشان دور هم جمع می‌کند تا کاری را که در جوانی نتوانستند موفق به انجام آن شوند حالا که به میانسالهایی درب و  داغان تبدیل شده‌اند به پایان برسانند، نوشیدن در ۱۲ بار شهرشان، اما جایی در وسط این ماجراجویی، یک اتفاق آپوکالیپسطور همه چیز را به هم می ریزد.

The World's End پایانی است بر یک سه‌گانه به نام طعمهای کورنتو(نوع خاصی از بستنی قیفیست) یا بطور کوتاهتر کورنتو تریلوژی یا سه‌گانه‌ی خون و بستنی. هر سه فیلم این سه‌گانه در زیرژانری از کمدی به نام بزن و بکوب (slap stick+) قرار دارند و کارگردان همه‌ی آنها ادگار رایت+ است، و فیلمنامه‌ها هم توسط خودش و رفیقش سایمن پگ نوشته‌شده‌اند و سایمن پگ به همراه یار و تا حدودی زوج هنری‌اش نیک فراست بازیگران اصلی هر سه فیلم‌اند. این سه‌گانه از چیزهاییست که من در سینما واقعا دوست دارم، دو فیلم اول (hot fuzz و shaun of the dead) را بارها دیده‌ام و از سال پیش که خبر ساخت فیلم سوم را شنیدم به‌شدت منتظر آن بودم و انتظارم بالاخره دو ریز پیش پایان یافت. سه‌گانه کورنتو نوعی از کمدیست که در جاهای دیگر نمی‌یابید، این بخش سینما به طور خاص بخشی‌است که من فقط با یک کلمه انگلیسی می‌توانم به خوبی آن را بیان کنم: cool

سایمن پگ بازیگر فوق‌العاده‌ایس، در اینجا هم کنار رفیقش نیک فراست قرار گرفته و باز هم همگان را میهمان بازی بی‌نقص خودشان کرده‌اند. پگ طوری نقش یک روانی نیازمند کمک و گیرکرده در عقده‌های گذشته را باورپذیر بازی‌کرده که انگار واقعا چنین شخصیتی‌ست و از آنطرف نیک فراست یک وکیل خشک و مبادی‌اداب است که کیلومترها با نقشهای قبلی‌اش که معمولا آدمهایی تنبل و بیکار بودند فاصله دارد. بقیه بازیگران هم انگلیسی‌اند و کمتر شناخته شده، شاید روزاموند پایک را البته از جانی انگلیش یا wrath of titans بشناسید، در کل بازیهای فیلم فراتر از عالی‌اند به نظر من.

فیلم تا یک سوم اول کمی کند است و به آرامی مقدمه‌چینی می‌کند، اما بعد از آن و برملا شدن رازها ریتمی نفسگیر پیدا می‌کند و با پیشرفتن زمان و مست‌تر شدن شخصیتها و داغتر شدن ماجرا واقعا چشم برداشت از فیلم تا پایان برایم مشکل بود. بخش جذاب فبلم به نظر من دعواهای آن است که لذتی پایاپای با تماشای فیلمهای رزمی جکی‌چان و جت لی در زمان کودکی‌مان دارد، به خصوص ارجاعهایی که ادگار رایت به سینمای سالهای دور کرده، سکانسی که نیک فراست یکی از بیگانان را بلند می‌کند و کمر او را با زانو می‌شکند مخصوصا. دعواهای فیلم بطور کلی بسیار فکرشده و عالی‌اند. The World's End جلوه‌های ویژه فوق‌العاده‌ای دارد که به جای اینکه مثل خیلی از فیلمهای الان توی ذوق بزند به خوبی در خدمت داستان است.

نقطه‌ضعفی که این فیلم دارد شاید پایان‌بندی  آن باشد، ادگار رایت حرفهای جالبی در پایان فیلم زده اما به نظر من این پایان کمی برای فضای کمدی فیلم سنگین بود، اما من آنرا پسندیدم ولی فکر نمی‌کنم مورد پسند همه واقع شود. The World's End فیلم فوق‌العاده‌ایست و پایانیست عالی بر یک سه‌گانه کمدی درخشان در سالهای اخیر سینما، اگر این سه‌گانه را تا به حال ندیده‌اید به نظر من خود را از سه تا از بهترین کمدی‌های سالهای اخیر محروم کرده‌اید.

The World's End (2013) on IMDb